دخترک تنها اميدِ خوبان در جنگ با ساحرهي شرور مشهور به بانو است. از پايگاهي سِرّي در دشت وحشت، جايي که حتي بانو براي رفتن به آنجا ترديد دارد، گروهان سياه که زماني به بانو خدمت ميکرد، اکنون براي پيروز ساختن رز سپيد ميجنگد.
اما اکنون شرارتي عظيمتر دنيا را تهديد ميکند.
آن هنگام که حاکم از گور برخيزد، تماميِ جنگهاي بزرگي که پيش از اين رخ داده بودند، همچون زد و خوردي جزئي به چشم خواهند آمد.