نامزد نهايي جايزهي ملي کتاب
نامزد نهايي جايزهي جان لئونارد حلقهي منتقدان کتاب ملي،
نامزد نهايي جايزهي اولين رمان مرکز داستان
نامزد نهايي جايزهي شيرهاي جوان کتابخانهي عمومي نيويورک
يکي از ده اثر برتر سال برطبق آمار نيويورکتايمز
در بعدازظهري از ماه اوت، در ساحل شبهجزيرهي کامچاتکاي روسيه، دو خواهر کوچک يازده و هشت ساله ناپديد ميشوند. در ماههاي پيش رو که به يک سال ميانجامد، تحقيقات پليس ناکام ميماند. اخبار ناپديد شدن دختران در جامعهي کوچک محصور، و بهزعم برخي شخصيتها در فرهنگي رو به سقوط ميپيچد و شخصيتهاي داستان بهخصوص زنان را با احساس ترس و فقدان روبهرو ميکند.
در طول يک سال، خواننده رفتهرفته به زندگي و افکار شخصيتهاي متفاوت داستان قدم ميگذارد که همگي حول محور گم شدن دختران ميگردند؛ با ترسهايشان عجين ميشود، خود را به جاي آنان ميگذارد و سرانجام شايد بهجايشان زندگي ميکند.
«بسيار دردناک است که قلبت را با حماقتي که خود مرتکب شدهاي، بشکني؛ دري را قفل نشده و کودکي را بدون مراقب رها کني و بازگردي و متوجه شوي هرآنچه بيشترين اهميت را به آن ميدادي، ناپديد شده است. نه. ميخواهي در مورد اين ويراني، خودخواسته رفتار کني. شاهد باشي. ميخواهي تماشا کني که زندگيات چطور در هم ميشکند.»
از متن کتاب