چکيده: ايزابل آلنده نويسندهي نامدار شيلي در رماني سه گانه كه هر كدام به تنهايي رماني مستقل است داستان پسر نوجواني به اسم آلكساندر كولد را روايت ميکند که به علت بيماري مادر نزد مادربزرگ پدرياش ميرود. مادر بزرگ زني مهربان و در عين حال يكدنده است كه روش تعليم و تربيت خاص خود را دارد. مادر آلكس سرطان دارد و تحت شيميدرماني قرار گرفته. مادربزرگ نويسنده است و ماموريت يافته كه براي تحقيق و نوشتن مقالاتي دربارهي جانوراني عظيمالجثه به امريكاي جنوبي برود و در باره علت مرگومير بوميان تحقيق كند. در اين سفر جالب نوهي خود را هم به همراه ميبرد. قهرمان ديگر اين رمانهاي سه گانه دختركي به اسم ناديا سانتوس است. در سرزمين اژدهاي طلايي. آلکساندر کولد راهي سرزمين ممنوعهي اژدهاي طلايي در كوههاي سر به فلك كشيده و پوشيده از يخ و برف هيماليا ميشود. کيت، آلكساندر، ناديا و گروه عكاسان در جنگل کوتولهها سفري با فيل در آفريقا آغاز ميكنند و دشت تفته و سرخ کنيا راه ميافتند. در منطقهاي باتلاقي در جنگلهاي انبوه ماجراهايي حيرتانگيز آغاز ميكنند. آلنده قصهگويي ست كه داستانهاي خواندنياش شما را تا به آخر مجذوب ميكند